چندتا عکس از خوشگل مامانی
خانواده ما
اولین مسافرت نی نی گولو
سلام گل مامان دو روز دیگه دو ماهت تموم می شه و وارد سه ماهگی می شی. نمی دونی چقدر دارم لحظه شماری می کنم واسه غلت زدنت نشستنت و ............. الهی فدات شم جدیدا وقتی باهات حرف می زنیم کلی می خندی و خستگی رو از تنمون بیرون می کنی. از چهار روز پیش هم وقتی بابایی هی بهت می گه آقاااااااااااا شما هم تکرارمی کنی . خوشگل مامان روز 3شنبه 11 مهر اولین مسافرت زندگیت رو رفتی . ما همراه مامان بزرگ و بابابزرگ و عمو سعید رفتیم بندر انزلی. واقعا هم توی راه هم اونجا پسر خیلی خوبی بودی و اصلا مامانی رو اذیت نکردی . روز جمعه اومدیم خونه و شنبه مامان بزرگ اینا رفتن یزد. الهی بمیرم انقدر خسته شده بودی که وقتی...
نویسنده :
مامانی و بابایی
0:00
بدون عنوان
پرهامم الان که دارم این مطلب رو واست می نویسم شما روی پای منی و دارم تکون تکونت میدم تا بخوابی. خوشکلم عادت کردی فقط این شکلی می خوابی. وقتی هم خوابت برد باید آرووووووووووم بذارمت زمین تا متوجه نشی به محض اینکه بفهمی مامانی نیست گریه می کنی. پسر نازم شب اولی که به دنیا اومده بودی هیچ وقت فکرشو نمی کردم بتونم تنهایی ازت مراقبت کنم. البته مامان بزرگ مهربونت تا یک ماهگیت پیشم بود و کلی کمکم کرد. عزیزم چند روزه که گوشت درد می کنه. ١ مهر بردیمت دکتر و آقای دکتر گفت بینیت گرفته و همین باعث گوش دردت می شه. وزنت هم ٤٨٠٠ بود و آقای دکتر گفت رشدت خوبه. قربونت برم الهی تپل مامان این روزا وقتی سرحال باشی دلت می خواد بشینیم باهات حرف...
نویسنده :
مامانی و بابایی
13:45